فراموش‌شده در فوتبال ایران: اعتبار اجتماعی تیم ملی‎

شائبه دخالت جریان‌های دلال در فهرست تیم ملی برای فدراسیون اتهامی روزمره شده است‎

اخبار و شایعاتی مانند دخالت جریان‌های دلال در انتخاب بازیکنان تیم ملی اعتبار اجتماعی این تیم را به‌شدت خدشه‌دار می‌کند- فدراسیون فوتبال ایران

برگزاری مینی‌کمپ تیم ملی فوتبال ایران پیش از شرکت آن در تورنمنت کافا سوژه انتقادهایی بود که برای این تیم «بحران اعتبار» پدید می‌آورد. طیفی از منابع خبری ورزشی گوناگون درباره دعوت از بازیکنانی خبر داده‌اند که برای افزایش قیمت در بازار نقل و انتقالات فوتبال ایران در فهرست تیم ملی جا گرفته‌اند و اگرچه از فهرست اصلی ۲۵ نفره خط خوردند، اما عنوان «بازیکن ملی‌پوش» را برای قرارداد در فصل جدید به نفع خود ثبت کردند. حتی محمد حسین میثاقی، مجری ورزشی صدا و سیما، به‌وضوح درباره بهره‌برداری جریان‌های دلال در فوتبال از فهرست تیم ملی حرف زد. در بازار نقل و انتقالات تابستانی ایران، بازیکنی که به‌تازگی در اردوی تیم ملی حضور داشته است می‌تواند رقم‌های بیشتری از مدیران ناوارد باشگاه‌ها دریافت کند و این می‌تواند جریان‌های دلال در فوتبال را صاحب منافع گزاف کند.

تیم ملی فوتبال ایران، که در جام جهانی قطر و در میانه اعتراض‌های سراسری مردم ایران اعتبار خود را خدشه‌دار دید و نزد هواداران ایرانی فوتبال مثل گذشته ارج نداشت، حالا با اتهام‌های دیگری در مورد فهرست تیم ملی دوباره می‌تواند اعتبار بیشتری از کف بدهد. بسیاری از هواداران فوتبال از واژه ملی در نام این تیم از جام جهانی ۲۰۲۲ و پس از آن استفاده نمی‌کنند. این به‌دلیل سیاق واکنش‌های برخی بازیکنان تیم ملی و کارلوس کی‌روش، سرمربی وقت تیم ملی در جام جهانی ۲۰۲۲، بود که انگار به اعتراض‌های مردم بی‌توجه بودند و با عضویت در تیم ملی فوتبال مسئولیت اجتماعی خود را نمی‌شناختند یا ترجیح می‌دادند این مسئولیت را فراموش کنند.

تیم ملی پس از آن به‌سختی می‌تواند اعتبار اجتماعی گذشته خود را بازیابی کند. اخباری مانند دخالت جریان‌های دلال در انتخاب بازیکنان تیم ملی بیشتر از گذشته از اعتبار این تیم می‌کاهد و چیزی از مفهوم تیم ملی باقی نمی‌گذارد، اگرچه در دستگاه ورزش جمهوری اسلامی ایران، اعتبار مفاهیم ملی نزد مدیران و کارگزاران جدی و مهم به نظر نمی‌رسد.

البته این نخستین بار نیست که شائبه دخالت جریان‌های دلال در انتخاب بازیکنان تیم ملی فوتبال مطرح می‌شود. مربیان ملی دیگری نیز در لفافه یا به‌وضوح با اتهام همکاری با مدیران برنامه بازیکنان مواجه شده‌اند. این اتهام از این رو مطرح است که دعوت شدن بازیکنان به تیم ملی موقعیت بهتری برای آن‌ها در نقل و انتقالات می‌سازد و این بهره‌برداری دور از اخلاق حرفه‌ای در تیم ملی است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

کمتر از دو دهه از مواجهه برانکو ایوانکوویچ- در موقعیت سرمربی تیم ملی ایران در دهه ۸۰- با چنین اتهامی می‌گذرد. هرگز شفاف نشد که آیا او با توصیه جریان‌های دلال فوتبال بازیکن به تیم ملی دعوت می‌کرد یا خیر. حتی کارلوس کی‌روش در دوره ۸ ساله کارش در تیم ملی ایران با اتهام مشابهی مواجه شد. بازیکنانی در فهرست‌های او حضور داشتند که منتقدانش می‌گفتند حاصل اثرگذاری دلالان بر عضویت آن بازیکنان در تیم ملی بوده است. امیر قلعه‌نویی نیز اولین مربی نیست که با این اتهام مواجه است. پیش از او و بسیار بیشتر از او، درباره دراگان اسکوچیچ، سرمربی تیم ملی ایران در مسیر جام جهانی ۲۰۲۲، نیز گفته می‌شد که فهرست‌هایش تحت تاثیر نظر جریان‌های دلال بوده است. درباره اسکوچیچ اتهام‌ها علنی‌تر و تندتر بود. اسکوچیچ شاید هرگز نتوانست مخالفانش را متقاعد کند که مستقل از هر جریان دلالی فهرست بازیکنانش را می‌نویسد. در میان همین شایعات و تردیدها بود که کارش در تیم ملی به پایان رسید. امیر قلعه‌نویی نیز در دوره پیشین مربیگری‌اش در تیم ملی با چنین اتهام‌هایی روبه‌رو بود.

در میانه این اتهام‌ها، که باید بسیار حساسیت‌برانگیز و برخورنده باشد، فدراسیون فوتبال برای خود اهمیت و اعتباری قائل نیست که واکنش نشان دهد. انگار برای این فدراسیون شنیدن چنین اخباری ماجرایی روزمره است. اگر شائبه‌ها بیراه است که فدراسیون باید از شنیدن آن‌ها یکه بخورد، درباره‌اش برای هواداران فوتبال توضیح بدهد، و از اعتبار زیر سوال رفته تیم ملی دفاع کند. و اگر فدراسیون نشانی از این گونه اثرگذاری مخرب جریان‌های دلال در تیم ملی می‌بیند، باز هم باید برآشفته باشد و واکنش نشان دهد.

اما برای فدراسیون اتهام‌هایی از این دست کم‌اهمیت است، چون همین فدراسیون در قرارداد مارک ویلموتس، سرمربی سابق تیم ملی، ماه‌ها مورد انتقاد بود که رقمی گزاف برای مزد مربی در نظر گرفته و این شائبه درباره قرارداد ویلموتس مطرح بود که جریان‌های دلال، با همکاری فدراسیون یا وزارت ورزش و جوانان در دوره وزارت سلطانی‌فر، از آن قرارداد منافع بزرگی برده‌اند.

تمام این اخبار و شایعات اعتبار اجتماعی تیم ملی را به‌شدت خدشه‌دار می‌کند. اما حتی در فضای رسانه‌ای فوتبال ایران طرح و شنیدن چنین ماجراهایی عادی شده است، و البته برای طرح آن‌ها اغلب مستنداتی هم پیدا نمی‌شود و اتهام‌ها بر اساس حدس و گمان است. در این میان، آنچه از دست می‌رود و بازنمی‌گردد اعتبار اجتماعی تیم ملی است.

بیشتر از فوتبال